دستت را بگذار روی قلبت! روی قلبش. صدایی که تمام نگرانی ها را می شوید و تنهایی و غصه هایت را به شکرگفتن می اندازد. لرزش دلش را که بشنوی دیگر لرزش دستانت هم تمام می شود و یخ زدنهایت.
:: باران کویر ::...برچسب : نویسنده : dbaranekavirf بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 18:35
شور خانه ی من تویی، جاذبه ی نوشته هایم همه تو، ذوق اشک هایم از توست و سامان و سر گرفته ام از عشق و امید به تو جانا.
دلم کمی گرفته است از این خود و تلخی دلش.
گاه از من است و گاه از خودش. گاه از خودمان است و گاه از هیچ کسی نیست.
ولی هرچه باشد که جای شکرانه های تو را نمیگیرند. . .
من هستم و ناکجاآباد تو هم هنوز ناکجاآباد است...
:: باران کویر ::...برچسب : نویسنده : dbaranekavirf بازدید : 102 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 18:35
به دنبال ناکجاآباد
دلیل بودن ساختن
دلیل خواستن درخت برگ بنفش، قد کشیدنم
قدیم ترها که دل گرفته از ان آسمان های شهرم بود، می شد انتظار باران کشید و اکنون
باران که سهل است، بارش آفتاب هم به زور بر سرشانه هایمان می خورد.
تکان های زندگی است که مرا تکان داده هر دم.
لذت همان لگدمالی هایش، را می توان با لذت آرامش خانه ام کمی مقایسه کرد.
لذت آرامش خوب بودن همه چیز
برچسب : نویسنده : dbaranekavirf بازدید : 101 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 18:35
"شهید چمران"
برچسب : نویسنده : dbaranekavirf بازدید : 105 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 18:35
برچسب : نویسنده : dbaranekavirf بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 18:35